سال ها پیش شرکت «کرایتک» بازی زیبا و هیجان انگیزیی در سبک شوتر اول شخص ساخت که علاوه بر گیم پلی زیبا و وسیع،شامل محیط های چشم نواز و گرافیک بصری فوق العاده ای بود که در زمان خود هیچ بازی حتی به نزدیکی های آن هم نمی رسید، بعد ها کرایتک راه خود را با «کرایسیس» و موتور گرافیکی «کرای انجین» جدا کرد و این میراث گران بها  را به شرکت «یوبی سافت» سپرد، این شرکت در اولین اقدام خود دست به طراحی و ساخت موتور گرافیکی جدیدی به نام “Dunia” زد که ویژگی بارز آن نور پردازی فوق العاده و پردازش های آنی بود، متاسفانه فارکرای ۲ با توجه به جلوه های بصری فوق العاده زیبا و چشم نواز و محیط های وسیع، به علت ضعف در داستان و ویروس تکرار، نتوانست موفقیت نسخه اول را تکرار کند، ولی این پایان کار یوبی سافت و فارکرای نبود و در طی همایش E3 سال ۲۰۱۱ بود که یوبی سافت با به نمایش گذاشتن قسمت هایی از گیم پلی «فارکرای ۳»همگان رو شگفت زده کرد. بازی از موتور ارتفا یافته Dunia 2 بهره می برد که تمام ویژگی های لازم و کافی برای به نمایش گذاشتن زیباترین افکت ها و جلوه های بصری را دارا بود و موفقیت این بازی در زمینه گرافیک را کاملا تضمین کرد.حال مدتی است که بنا به دلایلی این بازی زیبا و فوق العاده در دستان ما قرار گرفته و تصمیم گرفتیم که کمی به اعماق پوسته زیبای این بازی برویم تا شما هم متوجه دلیل این همه زیبایی بصری بشوید.

نمی‌خواهم همان حرف‌های تکراری ای که از زمان رونمایی از “شیطان هم می‌گرید” جدید, به راه افتاد را دوباره تکرار کنم. نمی‌خواهم بگویم که کپکام برای بدست آوردن سود بیشتر و آشنایی بازی‌کننده‌های جدید, با شخصیت محبوبمان چه کرد! بازی‌ای که در ژاپن خلق شده بود, این روز‌ها خود را در اروپا می‌دید. نمی‌خواهم بگویم که وقتی اولین تصویر از دانته‌ی بیرون آمده از زیر دستان استودیوی نینجا تئوری را دیدم, هم‌پا با دیگر طرفداران این سری در شوک این فرو‌رفته بودم که پس مو‌های سفید دانته خودمان کجاست, با آن ظاهر ژاپنی‌اش چه شده است; دانته ما نه سیگار می‌کشید و نه در خیابان‌ها ولگردی. و از همه مهمتر نمی‌خواهم بگویم که از ترس اینکه نینجا تئوری نتواند گیم‌پلی ناب این مجموعه را درست پیاده‌سازی کند, کابوس می‌دیدم! اما با تمام اینها و سیل اعتراضاتی که طرفداران دو آتیشه‌ی دانته به راه انداخته بودند, کپکام سر کاری که می‌خواست انجام دهد ایستاد و به طرفداران قول می‌داد که DmC همان حس و حال “شیظان هم می‌گرید” های گذشته را خواهد داشت. نینجا تئوری هم که قبلا توانایی‌های خود را با دو عنوان “شمشیر‌آسمانی” و “اسیر‌شده” در چنین سبکی به همگان معرفی کرده بود, قول داد تا بهترین “شیطان هم می‌گرید” این مجموعه را تحویل دوستداران آن بدهد.

در این مقاله قصد داریم مروری بر تحولات تدریجی سری بازی ترسناک رزیدنت اویل داشته باشیم. تحولاتی که باعث به وجود آمدن اختلافاتی در بین هواداران شده است. تحولاتی که بعضی ها آن را لازمه ی بقای این سری می دانند و خیلی های دیگر باعث نابودی آن از عنصر اصلی اش و اینکه حق با کدام از این دسته هواداران است را کسی نمی داند! این تحولات نتنها باعث دوگانگی بین هواداران شده است بلکه منتقدان را هم درگیر خود کرده است.

آیا ذائقه ی هوادران اصیل این سری یک ذائقه ی عقب افتاده است و یا اینطور نیست و این سری در حال حاضر مطلقا برای هوادارن جدید و یا به اصطلاح مدرن در حال ساخت است ؟! آیا هواداران ابتدایی این بازی بازهم باید از این عنوان انتظار داشته باشند؟!

چرا دیگر نوشته ی زیر در ابتدای نسخه های اخیر این عنوان ظاهر نمی شود :

بازی های H&S در صنعت بازی به دو صورت ساخته و پرداخته می شوند. در حالت اول دست به ابتکار و خلاقیت زده و ژانرها را با یگدیگر تلفیق می کنند. در حالت دوم ، بازی یک عنوان کاملا تقلیدی خواهد بود. بازی Dark Siders 2 گامی فراتر برداشته و در حالت سوم جای گرفت! معجونی هفت رنگ عنوان جالبی برای بازی Dark Siders 2 می تواند باشد که به مذاق خیلی از بازیبازها خوش آمده است.

مرگ وارد می شود!:

داستان بازی پس از نسخه اول روایت می شود. دقیقا سکانس پایانی نسخه اول شروعی بر آغاز داستان نسخه دوم است. بر طبق باب مکاشفات انجیل ، خداوند ۷ قفل برای محفوظ نگه داشتن جهان از قیامت خلق کرده که در موعد مقرر توسط ۴ سوار (جنگ ، مرگ ، قحطی و فساد) قفل ها شکسته شوند و قیامت آغاز شود. در نسخه یک شاهد بودیم که جنگ ناخواسته قفل ها را شکست و باعث شد قیامت زود تر از موعد برپا شود ، در حالیکه به جنگ دستور رسیده بود ولی جنگ مقصر شناخته شد و علی رغم تلاش های زیاد او ، قیامت همچنان پابرجا ماند تا اینکه دومین سوارکار به نام مرگ (Death) وارد داستان می شود. مرگ قرار است که بی گناهی برادرش جنگ را به اثبات برساند و ثابت کند که سوارکارها در ایجاد این بی نظمی نقشی نداشته اند. هدف کلی در نسخه دوم دست رسی مرگ به درخت زندگی است. در درخت زندگی وی می تواند به جبران گذشته بپردازد ولی این پایان ماجرا نیست. تمام دنیاها در حال نابودی هستند. داستان تقریبا جالب روایت می شود و عطش بازیباز برای کشف رازهای بازی  در طول پیش روی  حفظ می شود. نکته ایی که بسیار در این نسخه و نسخه اول بازی به شدت بنده را می آزارد عدم وجود ابهت کاراکترهای اصلی است. شخصیت مرگ برخلاف اسمش اصلا ابهت خودش را ندارد و همانند یک سرباز معمولی در بازی مشغول نبرد می شود. شاید درک این مسئله برای شما سخت باشد ولی در ساعات اولیه بازی این حس به شما هم دست می دهد که مرگ ، مرگ نیست! همانطور که جنگ ، جنگ نبود. باید بازی را انجام دهید تا پی به این قضیه ببرید. در این ژانر از بازی ، می توان دانته از سری بازی های Devil May Cry و کرتویس از سری بازی های God Of war را نام برد که دارای ابهت خاص خودشان هستند.

مقدمه

از سال ۲۰۰۷ ما با دنیای “اساسینز کرید” اشنا شدیم و وقتی اولین نسخه از این سری منتشر شد همه منتقدین و بازیکنان این عنوان را ستودنی خواندند. بازی به تدریج به یک عنوان پر طرفدار تبدیل شد و افراد زیادی جذب بازی شدند و کمپانی بزرگ “یوبیسافت” که از این موضوع اگاه شده بود, بازی را به تدریج گسترش داد تا به سطحی بالا برسد.

یکی از دلایل موفقیت این سری, بازسازی رویداد های قدیمی است. نویسنده یا نویسندگان سری بازی های ” اساسینز کرید” به شکل کاملا زیرکانه ای بازی را با انواع  رویداد ها و اتفاقات بزرگ تاریخ مخلوط می کنند. در اولین شماره این سری شما در نقش الطائر قرار گرفتید و در جریان جنگ های صلیبی نقشی موثر داشتید. نویسنده سری بازی “اساسینز کرید” همیشه قصد داشته است بازیکن را در نقش فردی قرار دهد که شخصیت پردازی پیچیده ای دارد و صد البته نقشی موثر در رویدادهای بزرگ داشته است. طبق این شخصیت پردازی بازیکن از کنترل شخیصت لذت می برد.

در قسمت دوم از این سری شخصیتی جدید به بازیکن معرفی می شود به شکلی که داستان و شخصیت پردازی پیچیده کارکتر قبلی به پایان نرسیده است و پرونده اش هنوز باز است. شخصیت اصلی نسخه دوم “اتزیو” است. اتزیو ای که قرار است تا پیری به همراهش باشیم. در حین این که با این دو اساسین اشنا می شویم کارکتر دیگر که در همه نسخه ها با او همرا هستیم “دزموند مایلز” است. پس از به پایان رسیدن داستان نسخه های قبلی کارکتری جدید ظهور می کند.

سری بازی های فورزا با داشتن سبک ها نو و گرافیک و گیم پلی چالش بر انگیز و جذاب علاقه مندان فراوانی به خود جذب کرده است. این سری بازی ها معمولا هر ۲ سال یک بار روانه بازار می شوند و این نسخه یک Spin-off برای سری بازی ها فورزا است. در این نسخه بازی از روال های نسخه های قبلی خود فاصله گرفته و در مرز ها جدیدی خوش درخشیده است.

شاید این گفته Rocksteady كه Arkham City خیلی بزرگتر از جزیره Arkham Asylum است به ظاهر ساده بیاید، ولی با همین تغییر بسیاری از مسائل دیگر هم تغییر می كند. Batman: Arkham City مسلماً یك بازی عظیم است، با هم به دنیای بتمن می رویم كه بار دیگر سعی دارد دشمن دیوانه خود یعنی جوکر (The Joker) را دستگیر كند. دموی بازی، بتمن را بر فراز یك پشت بام نشان می دهد كه یك دادگاه را در Arkham City دید می زند، اینجا منطقه ای است كه با دیوارهای بلند از شهر گاتام (Gotham) جدا شده است. زندانبان جدید اینجا دکتر هوگو استرنج (Dr. Hugo Strange) است و . . . . 

عاقبت غلبه‌ی «بازی» بر «سینما» محقق شد

رقابت بازی‌های اول شخص با حضور ندای وظیفه همیشه داغ بوده است. برای پیروزی در این میدان نبرد هر بازی نیاز دارد تا علاوه بر داشتن بخش‌های جذاب و زیبا، در هر کدام به نسبت خوب باشد. نمی‌دانم بخش زامبی یا چند نفره‌ی عملیات سری ۲ چقدر خوب‌اند؛ اما مطمئنا بخش داستانی بازی آن‌قدر خوب است که این ندای وظیفه، بدون نیاز به نقشه‌های کیلومتری، گرافیک فرانسلی و کم آوردن پیش از موعد رقیب، برنده‌ی میدان است.

در این نقد، نیاز بوده است که بخش‌هایی از داستان برای مخاطب بازگو شود، بنابراین، چنان‌چه این بازی را هنوز انجام نداده‌اید، خواندن این نقد به شما توصیه نمی‌شود.

r محبوبیت این کلمه به ظاهر ساده به قدری زیاد است که همه ساله تمامی عناوین اول شخص شوتر بزرگ سعی می کنند تا حداقل یکی از مراحل خود را به این بخش اختصاص دهند. لذت این تجربه به قدری بالاست که در دو سال پیش عنوانی با نام Sniper: Ghost Warrior عرضه شد که تمام توجه خود را بر روی یک تجربه تک تیرانداز قرار داده بود. عنوانی که هر چند معایب بسیار فراوانی داشت اما توانست ۲ میلیون نسخه بفروشد. این موفقیت ها باعث سرآغازی برای ساخت قسمت دوم شد. اما این بار City Interactive آمده تا با جبران اشتباهات گذشته جدا از فروش بالا ، خاطره ای خوب از لحاظ نمرات هم به جای بگذارد.

بازیکنان را در ماموریت های خطرناک نجات استراتژیک قرار می دهد. این بازی نسبت به Emergency 2012 دارای 4 مرحله کاملا جدید می باشد. یک آتشفشان بزرگ در حال فوران کردن است، که تمامی اروپا را تحت الشعاع قرار داده است و ماگماها باید منحرف شوند تا مردم در خطر نیفتند. نجات دهندگان باید با آتش های جنگل ، گازهای سمی، فوران ها و شهروندان فراری رو به رو شوند و همه را از خطر دور کنند. Emergency 2013 دارای یک پک قابل دانلود می باشد یا در یک نسخه کامل شامل تمامی مراحل جدید و محتواهای Emergency 2012 Deluxe می باشد.

امکانات :
-    12 مرحله جدید همراه با ماموریت های عظیم در شهرهای برلین، فرانفورت، هامبوریگ، مونیخ، اینزبورگ، زرمات و دیگر شهرهای بزرگ اروپا
-    3 نقشه رایگان بازی : تحت کنترل گرفتن شهرهای مختلف در سناریوهای متنوع مانند طوفان یا باران های سنگین و صرف بودجه به صورت عاقلانه برای خرید بهترین وسایل نقلیه نجات
-    کنترل جدید با استفاده از خوداموزهای تعاملی بازی برای کسانی که اولین بار آن را تجربه می کنند
-    گرافیک با کیفیت : موتور تصویری فدرتمند بازی اینبار قدرتمندتر از همیشه می باشد. جلوه های ویژه نوری و شعله ها و نورهای چشمک زن بسیار واقع گرایانه ساخته شده اند.
-    دنیای پیچیده بازی : دنیای بازی دارای شبیه سازی پیچیده ای است که می توانید مکان های مختلف آن را مشاهده کنید.

حداقل سیستم مورد نیاز:

Operating System: WindowsXP / Windows Vista / Windows 7
CPU: Intel  Dual-Core 2 Ghz OR equivalent AMD processor
Memory: 1 GB
Graphics Card: NVIDIA GeForce 8 with 512 MB VRAM OR equivalent AMD card

تصاویری از بازی: