بهترين و برترين بازي ها تقديم به تمام بازي خورها
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392
نویسنده : داني

کشف الماس در معدن زغال سنگ

سناریوی‌ «ایدا وانگ» همان چیزی است که می‌خواستیم

سناریوی «ایدا وانگ» ارزشمندترین بخش بازی رزیدنت اویل ۶ است. این ارزشمند بودن به کمک چندین و چند عنصر اساسی به وجود آمده است و اصلا هم سرکاری نیست. به همین دلیل، به واقع می‌شود این بخش از بازی را به الماسی در معدن زغال‌سنگ، بین آن همه تیرگی و تاریکی (که به وقت خود ارزشمند هستند؛ اما همیشه انتظار بالاتری داریم) تشبیه کرد. چیزهایی که ثابت می‌کنند هسته‌ی اصلی گیم‌پلی رزیدنت اویل هنوز منسوخ نشده و هنوز هم در صورت پیاده سازی درست، از جذابیت خاص و ارزش بالاتری نسبت به تمام اکشن‌های سطحی، پوچ و بی‌هدف خواهد داشت و به همین دلیل مخاطبین را در هر صورت راضی می‌کند.

سناریوی ایدا با این‌که یک رزیدنت اویل کامل و در اوج را نشان نمی‌دهد، اما به خوبی تمام ویژگی‌ها و خصوصیات مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک بازی در حد و اندازه‌های این نام پرآوازه را داراست. این بازی قبل از هر چیز بدون هیچ‌گونه ملاحظه‌کاری و تغییر و تحول شعبده‌بازانه‌‌ای که بیش از همه مخاطب را احمق می‌انگارد، تمام خصوصیات شخصیتی ایدا وانگ را وارد بازی کرده است. ایداوانگی که یک شخصیت از گذشته است، دست نخورده باقی مانده و هنوز خصوصیات و صفات اصل خود را داراست و بهتر از آن، این‌که سازندگان بازی به خوبی از تک تک این خصوصیات در خلق گیم‌پلی این شخصیت محبوب کمک گرفته‌اند. علاوه بر آن، داستانی که بازی پیش گرفته و در سناریوی ایدا روایت می‌شود هم بر اساس همین شخصیت‌پردازی و نیز گذشته‌ی ایدا است. زن مرموزی که یک مزدور مرتبط با ماجراهای آمبرلا است و تقریبا هر جا خبری از لیان، کریس و دیگر نام‌های آشنا باشد در پشت پرده حضور دارد. در این قسمت، داستانی به مراتب متفاوت‌تر از تمام اتفاقات قبلی که ایدا در آن حضور داشته برای این شخصیت روایت می‌شود و برای اولین بار است که خود ایدا به عنوان یکی از مهره‌های اصلی شناخته می‌شود و داستان بازی اندکی او را به ماجراها نزدیک‌تر کرده است. سازندگان توانسته‌اند از گذشته‌ی ایدا در پرداخت قصه‌ی جدید خود استفاده کنند، از صفات او بهره بگیرند، رابطه‌ی او با لیان را وارد ماجرا کنند و همه‌ی این‌ها باعث شکل‌گیری قصه‌ای جذاب، متفاوت و مورد پسند می‌شود. هرچند در این بخش هم بازی ضعف‌هایی نشان می‌دهد که نمی‌شود کتمانشان کرد. به عنوان مثال، داستان ایدا خیلی یکنواخت دنبال می‌شود و از ریتم بسیار سریعی برخوردار است تا به جزئیات دقت بسیار کمی شود و بدین ترتیب چیزی جز خط اصلی برای داستان باقی نماند.

اما دلیل اصلی موفقیت این بخش از بازی، گیم‌پلی آن است. زن همیشه مرموز سری رزیدنت اویل، در این بازی مراحلی را پشت سر می‌گذارد که برای یک رزیدنت باز خسته (!) حکم نوشدارو را دارد. مراحلی استوار بر تکنیک‌های فردی، با تکیه بر مهارت‌های ذهنی و آکنده از لحظات کلاسیک که البته به گیم‌پلی ایدا وانگ در رزیدنت اویل ۴ نمی‌رسد. این موضوع را از همان اول بازی که چند معمای کلاسیک، اما ساده‌تر از رزیدنت‌های کلاسیک سر راهتان قرار می‌گیرد می‌فهمید. البته مهم خود معماها نیستند، بلکه دلیل اجبارمان به حل کردن آن‌ها مهم است که مثل همه‌ی رزیدنت‌اویل‌های خوب دوران «باز شدن در» است!

ترس، عنصری است که هیچ‌گاه وقتی رزیدنت اویل را با شخصیتی مثل ایدا بازی می‌کنید، نمی‌توانسته و نمی‌تواند در درجه‌ی اول اهمیت قرار گیرد. در رزیدنت اویل ۶ هم بازی‌کننده نمی‌ترسد، اما به خوبی مبارزه می‌کند،‌ دردسر می‌کشد، معما حل می‌کند و دیگر استانداردهای رزیدنت اویل را امتحان می‌کند. داستان بازی به خوبی بازی‌کننده را در تمام این مراحل همراهی می‌کند. مراحلی که از طراحی خوب و یکدستی برخوردارند و مثل دیگر کمپین‌ها از طراحی مرحله ضعیف و آشفته رنج نمی‌برند. اما با این که مراحل بازی از تنوع خوب و جذابیت بالایی برخوردارند و چه در لحظات برخورد و چه در لحظات آرامش بازی‌کننده را همراه می‌کنند، بازی خیلی سریع بین مراحل حرکت می‌کند و همچنین کوتاه است و خیلی زود به پایان می‌رسد. علاوه بر آن، بازی خیلی هم چالش‌برانگیز نمی‌شود و تقریبا محال است که بخشی از بازی را به دلیل سختی و چالشی بودن تکرار کنید. علاوه بر این، متاسفانه بخش‌هایی که ایدا سوار بر هلی‌کوپتر باید به مبارزه با دشمنان و کمک به دیگران بپردازد، به اندازه‌ای که باید و شاید خوب در نیامده و با اندکی سخت‌گیری حتا می‌توان این بخش را وصله‌ی ناجور قلمداد کرد. در طرف دیگر، تیر و کمان ایدا به خوبی به این شخصیت آمده و امکان بازی کردن مراحل به صورت مخفیانه به دل بازی نشسته است. لحظات غافل‌گیری که بر پایه‌ی همین سبک بازی ساخته شده‌اند در کنار غول‌آخرهای خوب بازی و اکشن‌های درگیرکننده‌ای که ایدا به حسب عادت در هیچ‌کدام از آن‌ها تنها نیست؛ از نکات مثبت سناریوی این مزدور دوست داشتنی است.

 در مجموع کمپین ایدا تنها بخش سر پا و درست رزیدنت اویل ۶ است که نه تنها ارزش بازی‌کردن و حتی تکرار را دارد؛ بلکه در صورت از دست دادن این بخش قطعا متضرر خواهید شد.

منبع:dbazinews.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نقدبازي هااخباربازي ها
برچسب‌ها: نقدوبررسی بازی های جدید
آخرین مطالب